دانلود رمان پارمین

دانلود رمان پارمین رمان ایران عاشقانه

 

خلاصه رمان پارمین :

دانلود رمان پارمین پارمین تو یه خانواده متوسط همراه خواهر و پدر و عمه اش زندگی می کنه. زندگیشون گاهی پایین گاهی بالا می گذره تا اینکه پدر خانواده برای انجام معامله ای تمام دارایی شون و که یه خونه و ماشینه می ه ولی طرف از آب در میاد و پارمین تصمیم می گیره برای نجات خانوادش کاری و انجام بده که عواقب وخیمی در پی داره … خلاصه اش ساده است ، گول سادگیش و نخورید. پایان خوش

 نوشته آذرمیندخت کاربر انجمن نودهشتیا 

پارمین تو یه خانواده متوسط همراه خواهر و پدر و عمه اش زندگی می کنه.

زندگیشون گاهی پایین گاهی بالا می گذره تا اینکه پدر خانواده برای انجام

معامله ای تمام دارایی شون و که یه خونه و ماشینه می ه ولی

طرف از آب در میاد و پارمین تصمیم می گیره برای نجات

خانوادش کاری و انجام بده که عواقب وخیمی در پی داره …

خلاصه اش ساده است ، گول سادگیش و نخورید.

پارمین تو یه خانواده متوسط همراه خواهر و پدر و عمه اش زندگی

می کنه. زندگیشون گاهی پایین گاهی بالا می گذره تا اینکه پدر

خانواده برای انجام معامله ای تمام دارایی شون و که یه خونه

و ماشینه می ه ولی طرف از آب در میاد و پارمین

تصمیم می گیره برای نجات خانوادش کاری و انجام بده که عواقب

وخیمی در پی داره … خلاصه اش ساده است ، گول سادگیش و نخورید. پایان خوش

 

مشخصات رمان

  • نام رمان: دانلود رمان پارمین
  • نام نویسنده: آذرمیدخت کاربر انجمن نودهشتیا
  • ژانر: عاشقانه
  • تعداد صفحه: 188
  • منبع تایپ: سایت نودهشتیا

دانلود


دانلود رمان همخانه ارواح

دانلود رمان همخانه ارواح

 

دانلود رمان همخانه ارواح

 

قسمتی از داستان :

– آمده‌ایم که برویم، هیچ‌کس ابدی نیست. زندگیمان مانند کتاب داستانی است که اولش ساده و آرام پیش می‌رود،

وسط‌هایش هیجان می‌گیرد و در آخر پیروز یا مغلوب می‌شویم.
گاهی همه‌چیز راحت و آرام پیش می‌رود و یک‌راست به خانه‌ی ابدیمان راه می‌یابیم.
و گاهی برای سنگ قبر نداشته، آرزوهای از دست رفته و یا انتقام می‌مانیم و سرگردان می‌شویم…!

***
کنار گل‌های یاس باغچه ایستادم. در حالی که چمدونم رو جلو-عقب می‌کردم، یاد دیشب افتادم که بابا بعد از یکماه، اجازه‌ی رفتن از تهران رو صادر کرد. این هفته به کل نازش رو کشیدم؛ دیشب هم گفتم:
– اگه نذاری برم، مثل مریم دختر فراری میشم و از این زندونی که برام ساختی فرار می‌کنم!
بابا چه‌قدر از این حرفم شوکه شده بود! سیلی که به گوشم زد رو به یاد دارم. آخر هم گفت: 
– هر قبرستونی که می‌خوای بری، برو! توی خونه‌ی من کمتر از گل به تو نگفتن؛ اما اگه می‌خوای از این خونهبری، باید جایی که من میگم بری!کلیدی رو از روی میز برداشت و به دستم داد. می‌گفت مادرم یه زمانی توی اون خونه زندگی می‌

کرده؛ حتی علتش رو هم نپرسیدم. به مادرجون نگاه کردم؛ صورت گرد و لپ‌های برآمده‌اش من رو به سمتشکشوند. بی‌محابا بـ ـوسه‌ای به صورت کوچولوش زدم.

مشخصات رمان

  • نام رمان: رمان همخانه ارواح
  • نام نویسنده: fateme078 کاربر انجمن نگاه دانلود
  • ویراستاران: ~Desire~
  • ژانر: ترسناک. معمایی
  • تعداد صفحه: 319
  • منبع تایپ: سایت نگاه دانلود

دانلود


دانلود رمان ترسناک جن گیر

دانلود رمان جن گیر رمان ایران

 

آقای محمدی به همراه همسرش تمام عمرشان را وقف جن گیری و کمک به انسان های بی گـ ـناه کردند.

قسمتی از رمان :

نیش خندی می زنم و بدون پاسخِ خاصی، لیوان چایی ام را در دست می گیرم و یک جرعه از آن می نوشم.

امروز”بیست و سوم آذر هزار سیصد و نود”بود.جلسه ای محرمانه با مدیر یکی از بهترین دانشگاه های شهر

تهران ترتیب دادیم.با عنوان سخنرانی بنده و خانومم در داخل بعضی از کلاس های دانشگاه و هماهنگ

کردن یک سری مسائلِ از پیش لازم و البته گرفتن گواهی مدیر برای این سخنرانی. مطلب اصلی

جلسه که من و خانومم را پشت میز مدیر نشاند.

روشن سازی در رابطه با صبحت کردن برای دانشجو ها و باز کردن یک سری مسائل و البته جواب دادن به

همه ی سوال های آن ها به طور شفاف و بدون پرده در رابطه با مقوله ی ماورای طبیعت. البته این را بگویم؛

اولین باری نیست که من و خانومم می‌خواهیم برای دانشجوها سخنرانی بکنیم، تقریبا می‌توانم بگویم

 

مشخصات رمان

  • نام رمان: جن گیر
  • نام نویسنده: mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود
  • ویراستاران: anika_beramirha
  • ژانر: ترسناک
  • تعداد صفحه: 111
  • منبع تایپ: سایت نگاه دانلود

دانلود


دانلود رمان هم دردم رمان ایران عاشقانه پلیسی جنایی

قسمتی از رمان :

گوشی زنگ می زد و روی اعصابم راه می رفت.هر چقدر صبر کردم قطع نشد.نهایتا دست سمت گوشی بردم.ساعت سهصبح بود.اسم ستاره روی گوشی خاموش و روشن می شد. دکمه ی گوشی رو با حرص فشار دادم و بهش توپیدم :« اخه بیمار مریض روانی بی شعور.توکه می دونی فردا دانشگاه دارم.تو که می دونی کنفرانس دارم.د اخه نمیشد یه امشب از این مرض کوفتیت بگذری؟نفهم بی عقل.الان من چجوری دوباره کپه بزارم؟هان ؟؟ »
صدایش ترسیده و ارام به گوشم رسید: «… نگار »:
عصبانیتم محو شد.صدایش لرز به وجودم انداخت:« هان؟ستاره چی شده؟؟کسی حالش بد شده؟؟ستاره چه خبره دارم سکته می کنم .»

ستاره : «… نگار »
من :«؟ مرگ نگار.داخه کدوم گوری هستی تو ؟»
ستاره :« تو کوچه. »
خواب از سرم پرید.بلند شدم تو جام نشستم و تقریبا جیغ زدم :«چیی؟تو مگه شیفت شب نداشتی؟؟پس تو کوچه چه غلطی ؟»

مشخصات رمان

  • نام رمان: رمان هم دردم
  • نام نویسنده: خاوردخت کاربر انجمن نودهشتیا
  • ژانر: عاشقانه پلیسی جنایی
  • تعداد صفحه: 482
  • منبع تایپ: سایت نود هشتیا

دانلود


دانلود رمان انعکاس یک قصاص

دانلود رمان انعکاس یک قصاص

دانلود رمان انعکاس یک قصاص

قسمتی از داستان :

بارون به شدت می‌بارید، روی زمین از شدت خیسی سیل کوچیکی به راه افتاده بود. زنی با سرعت رانندگی می‌کرد و تموم حواسش به خیابون

بود که مبادا با کسی تصادف کنه. فقط و فقط رانندگی می‌کرد و نمی‌دونست که کجاست.
دست‌هاش رو محکم به فرمون ماشین قفل کرده بود،گاهی به جلو و گاهی نگاه به صندلی کنارش می‌انداخت و از صدای گریه بچه‌ی کنارش

اعصابش متشنج می‌شد. به طرف کودک برگشت و اون رو مخاطب خود قرار داد:
-آروم باش لعنتی تا کی می‌خوای گریه کنی؟! آروم باش!
وقتی دید که بچه آروم نمیشه به شدت کلافه شد. کم‌کم سیل اشک‌های خودشم به راه افتاد.
– تقصیر تو بود می فهمی؟
و مشتی به فرمون کوبید:

  • نام رمان: انعکاس یک قصاص
  • نام نویسنده: NAZ-BANOW کاربر انجمن نگاه دانلود
  • ویراستاران: لیالی
  • ژانر: عاشقانه.تراژدی
  • تعداد صفحه: 385
  • منبع تایپ: سایت نگاه دانلود

دانلود


دانلود رمان فریبا

دانلود رمان فریبا رمان ایران عاشقانه

 

خلاصه رمان: 

دانلود رمان فریبا  دختری به نام فریبا مجبور به ازدواج با پسری به نام شهریار میشه

حتی یک بار فرار میکنه اما سرانجام با شهریار ازدواج میکنه

ولی نمیدونه این ازدواج موجب بدبختیش میشه نوشته باران کاربر انجمن نودهشتیا

دختری به نام فریبا مجبور به ازدواج با پسری به نام شهریار میشه حتی یک بار فرار میکنه

اما سرانجام با شهریار ازدواج میکنه ولی نمیدونه این ازدواج موجب بدبختیش میشه …

خونه ی ما هم وسطی بود طرف راست خونه ی ما که نزدیک خونه ی بابا بزرگ بود

مشخصات رمان

  • نام رمان: دانلود رمان فریبا
  • نام نویسنده: باران کاربر انجمن نودهشتیا
  • ژانر: عاشقانه
  • تعداد صفحه: 351
  • منبع تایپ: سایت نودهشتیا

دانلود


دانلود رمان پارمین

دانلود رمان پارمین رمان ایران عاشقانه

 

خلاصه رمان پارمین :

دانلود رمان پارمین پارمین تو یه خانواده متوسط همراه خواهر و پدر و عمه اش زندگی می کنه. زندگیشون گاهی پایین گاهی بالا می گذره تا اینکه پدر خانواده برای انجام معامله ای تمام دارایی شون و که یه خونه و ماشینه می ه ولی طرف از آب در میاد و پارمین تصمیم می گیره برای نجات خانوادش کاری و انجام بده که عواقب وخیمی در پی داره … خلاصه اش ساده است ، گول سادگیش و نخورید. پایان خوش

 نوشته آذرمیندخت کاربر انجمن نودهشتیا 

پارمین تو یه خانواده متوسط همراه خواهر و پدر و عمه اش زندگی می کنه.

زندگیشون گاهی پایین گاهی بالا می گذره تا اینکه پدر خانواده برای انجام

معامله ای تمام دارایی شون و که یه خونه و ماشینه می ه ولی

طرف از آب در میاد و پارمین تصمیم می گیره برای نجات

خانوادش کاری و انجام بده که عواقب وخیمی در پی داره …

خلاصه اش ساده است ، گول سادگیش و نخورید.

پارمین تو یه خانواده متوسط همراه خواهر و پدر و عمه اش زندگی

می کنه. زندگیشون گاهی پایین گاهی بالا می گذره تا اینکه پدر

خانواده برای انجام معامله ای تمام دارایی شون و که یه خونه

و ماشینه می ه ولی طرف از آب در میاد و پارمین

تصمیم می گیره برای نجات خانوادش کاری و انجام بده که عواقب

وخیمی در پی داره … خلاصه اش ساده است ، گول سادگیش و نخورید. پایان خوش

 

مشخصات رمان

  • نام رمان: دانلود رمان پارمین
  • نام نویسنده: آذرمیدخت کاربر انجمن نودهشتیا
  • ژانر: عاشقانه
  • تعداد صفحه: 188
  • منبع تایپ: سایت نودهشتیا

دانلود


دانلود رمان همخانه ارواح

دانلود رمان همخانه ارواح

 

دانلود رمان همخانه ارواح

 

قسمتی از داستان :

– آمده‌ایم که برویم، هیچ‌کس ابدی نیست. زندگیمان مانند کتاب داستانی است که اولش ساده و آرام پیش می‌رود،

وسط‌هایش هیجان می‌گیرد و در آخر پیروز یا مغلوب می‌شویم.
گاهی همه‌چیز راحت و آرام پیش می‌رود و یک‌راست به خانه‌ی ابدیمان راه می‌یابیم.
و گاهی برای سنگ قبر نداشته، آرزوهای از دست رفته و یا انتقام می‌مانیم و سرگردان می‌شویم…!

***
کنار گل‌های یاس باغچه ایستادم. در حالی که چمدونم رو جلو-عقب می‌کردم، یاد دیشب افتادم که بابا بعد از یکماه، اجازه‌ی رفتن از تهران رو صادر کرد. این هفته به کل نازش رو کشیدم؛ دیشب هم گفتم:
– اگه نذاری برم، مثل مریم دختر فراری میشم و از این زندونی که برام ساختی فرار می‌کنم!
بابا چه‌قدر از این حرفم شوکه شده بود! سیلی که به گوشم زد رو به یاد دارم. آخر هم گفت: 
– هر قبرستونی که می‌خوای بری، برو! توی خونه‌ی من کمتر از گل به تو نگفتن؛ اما اگه می‌خوای از این خونهبری، باید جایی که من میگم بری!کلیدی رو از روی میز برداشت و به دستم داد. می‌گفت مادرم یه زمانی توی اون خونه زندگی می‌

کرده؛ حتی علتش رو هم نپرسیدم. به مادرجون نگاه کردم؛ صورت گرد و لپ‌های برآمده‌اش من رو به سمتشکشوند. بی‌محابا بـ ـوسه‌ای به صورت کوچولوش زدم.

مشخصات رمان

  • نام رمان: رمان همخانه ارواح
  • نام نویسنده: fateme078 کاربر انجمن نگاه دانلود
  • ویراستاران: ~Desire~
  • ژانر: ترسناک. معمایی
  • تعداد صفحه: 319
  • منبع تایپ: سایت نگاه دانلود

دانلود


دانلود رمان ترسناک جن گیر

دانلود رمان جن گیر رمان ایران

 

آقای محمدی به همراه همسرش تمام عمرشان را وقف جن گیری و کمک به انسان های بی گـ ـناه کردند.

قسمتی از رمان :

نیش خندی می زنم و بدون پاسخِ خاصی، لیوان چایی ام را در دست می گیرم و یک جرعه از آن می نوشم.

امروز”بیست و سوم آذر هزار سیصد و نود”بود.جلسه ای محرمانه با مدیر یکی از بهترین دانشگاه های شهر

تهران ترتیب دادیم.با عنوان سخنرانی بنده و خانومم در داخل بعضی از کلاس های دانشگاه و هماهنگ

کردن یک سری مسائلِ از پیش لازم و البته گرفتن گواهی مدیر برای این سخنرانی. مطلب اصلی

جلسه که من و خانومم را پشت میز مدیر نشاند.

روشن سازی در رابطه با صبحت کردن برای دانشجو ها و باز کردن یک سری مسائل و البته جواب دادن به

همه ی سوال های آن ها به طور شفاف و بدون پرده در رابطه با مقوله ی ماورای طبیعت. البته این را بگویم؛

اولین باری نیست که من و خانومم می‌خواهیم برای دانشجوها سخنرانی بکنیم، تقریبا می‌توانم بگویم

 

مشخصات رمان

  • نام رمان: جن گیر
  • نام نویسنده: mehrantakk کاربر انجمن نگاه دانلود
  • ویراستاران: anika_beramirha
  • ژانر: ترسناک
  • تعداد صفحه: 111
  • منبع تایپ: سایت نگاه دانلود

دانلود


دانلود رمان هم دردم رمان ایران عاشقانه پلیسی جنایی

قسمتی از رمان :

گوشی زنگ می زد و روی اعصابم راه می رفت.هر چقدر صبر کردم قطع نشد.نهایتا دست سمت گوشی بردم.ساعت سهصبح بود.اسم ستاره روی گوشی خاموش و روشن می شد. دکمه ی گوشی رو با حرص فشار دادم و بهش توپیدم :« اخه بیمار مریض روانی بی شعور.توکه می دونی فردا دانشگاه دارم.تو که می دونی کنفرانس دارم.د اخه نمیشد یه امشب از این مرض کوفتیت بگذری؟نفهم بی عقل.الان من چجوری دوباره کپه بزارم؟هان ؟؟ »
صدایش ترسیده و ارام به گوشم رسید: «… نگار »:
عصبانیتم محو شد.صدایش لرز به وجودم انداخت:« هان؟ستاره چی شده؟؟کسی حالش بد شده؟؟ستاره چه خبره دارم سکته می کنم .»

ستاره : «… نگار »
من :«؟ مرگ نگار.داخه کدوم گوری هستی تو ؟»
ستاره :« تو کوچه. »
خواب از سرم پرید.بلند شدم تو جام نشستم و تقریبا جیغ زدم :«چیی؟تو مگه شیفت شب نداشتی؟؟پس تو کوچه چه غلطی ؟»

مشخصات رمان

  • نام رمان: رمان هم دردم
  • نام نویسنده: خاوردخت کاربر انجمن نودهشتیا
  • ژانر: عاشقانه پلیسی جنایی
  • تعداد صفحه: 482
  • منبع تایپ: سایت نود هشتیا

دانلود


دانلود رمان انعکاس یک قصاص

دانلود رمان انعکاس یک قصاص

دانلود رمان انعکاس یک قصاص

قسمتی از داستان :

بارون به شدت می‌بارید، روی زمین از شدت خیسی سیل کوچیکی به راه افتاده بود. زنی با سرعت رانندگی می‌کرد و تموم حواسش به خیابون

بود که مبادا با کسی تصادف کنه. فقط و فقط رانندگی می‌کرد و نمی‌دونست که کجاست.
دست‌هاش رو محکم به فرمون ماشین قفل کرده بود،گاهی به جلو و گاهی نگاه به صندلی کنارش می‌انداخت و از صدای گریه بچه‌ی کنارش

اعصابش متشنج می‌شد. به طرف کودک برگشت و اون رو مخاطب خود قرار داد:
-آروم باش لعنتی تا کی می‌خوای گریه کنی؟! آروم باش!
وقتی دید که بچه آروم نمیشه به شدت کلافه شد. کم‌کم سیل اشک‌های خودشم به راه افتاد.
– تقصیر تو بود می فهمی؟
و مشتی به فرمون کوبید:

  • نام رمان: انعکاس یک قصاص
  • نام نویسنده: NAZ-BANOW کاربر انجمن نگاه دانلود
  • ویراستاران: لیالی
  • ژانر: عاشقانه.تراژدی
  • تعداد صفحه: 385
  • منبع تایپ: سایت نگاه دانلود

دانلود


دانلود رمان فریبا

دانلود رمان فریبا رمان ایران عاشقانه

 

خلاصه رمان: 

دانلود رمان فریبا  دختری به نام فریبا مجبور به ازدواج با پسری به نام شهریار میشه

حتی یک بار فرار میکنه اما سرانجام با شهریار ازدواج میکنه

ولی نمیدونه این ازدواج موجب بدبختیش میشه نوشته باران کاربر انجمن نودهشتیا

دختری به نام فریبا مجبور به ازدواج با پسری به نام شهریار میشه حتی یک بار فرار میکنه

اما سرانجام با شهریار ازدواج میکنه ولی نمیدونه این ازدواج موجب بدبختیش میشه …

خونه ی ما هم وسطی بود طرف راست خونه ی ما که نزدیک خونه ی بابا بزرگ بود

مشخصات رمان

  • نام رمان: دانلود رمان فریبا
  • نام نویسنده: باران کاربر انجمن نودهشتیا
  • ژانر: عاشقانه
  • تعداد صفحه: 351
  • منبع تایپ: سایت نودهشتیا

دانلود


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

شادُ بانشاط دفتر امام جمعه شهر سجاس فلزیاب صنعتی ایران1 تخفیفان فایلوز نورگرام دین دین کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. آموزش و فروش کتاب نیم رخ کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.